حسرتی بر دل ناکامم

طراوت بهار

 

زیبا و سرزنده مثل من

ایستادم و از راه رفتن صرف نظر نمودم

جلو آمد . لبخندی زیبا به صورتم پاشید

دلم را با اولین نگاهش لرزاند

دستم را در دستش گرفت و فشرد

و عشق در نگاه اول .....

آری عاشق شدم . عاشق او

دست در دست هم در باغ

چقدر زیبا و برازنده بود

صدای خدا در گوشم پیچید :

فرزندم هر که در جلد انسان ، انسان نیست

مواظب خودت باش

من تو را لطیف آفریده ام

دلی داری به وسعت دریا

اما شکننده . مواظب باش

مواظب باش آرام و بی صدا باشی

مواظب باش به هر کسی نگاه نکنی

چون

شایسته ترینم هستی

به خود آمدم

هنوز دستم در دستش بود و خنده بر لبانش

با خود گفتم :

خدایا اشتباه می کنی

او با بقیه فرق دارد.

مرد است ،مرد

نمی رود . نمی شکند . نمی دزدد

پس فریاد زدم :

مرد است مرد

به راه خود ادامه دادیم

صدای صوتی بسیار زیبا مارا ثابت نهاد

آری صدای زنی زیبا بود که برای خود سرودی سر داده بود

مجزوبش شدم

تا به خود آمدم دستم از دستش رها شد

آری او به طرف صدا رفت

و دست در دست دخترک ، ز من دور شد

و مرا با کلی سوال بی جواب تنها گذاشت

شکستم

بد شکستم.

بر زمین افتاده و یاد حرف خدا افتادم

اه از نهاد بلند کردم و

تا می توانستم مانند ابر بهار گریستم .

( دکلمه .... کار خودم بود )

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

HO3EINABA30
ساعت20:33---5 تير 1393
رفتم دکتر..............

گفتم آقای دکتر گلوم درد میکنه........

دکتر گفت بگو: آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ...

گفتم:آآآآآآآآآآآآآآآآ...

گفت نه پسرم گلوت چیزیش نیست...

گفتم آخه خیلی درد میکنه...نمیتونم درست حرف بزنم..........

یه سیلی زد زیر گوشم....

اشکام که ریخت درد گلوم هم رفت........
پاسخ:جالب بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
نوشته شده در چهار شنبه 28 خرداد 1393برچسب:,ساعت 12:46 توسط mahya|

آخرين مطالب
Design By : ghalebeweblog.ir